سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بداهه سرایان

اندر تقدیرات بداهه‌ای از جناب حسینی که نیت هدیه دادن مخزن الاشرار به ما را در سر می‌پروراند و اقدام عملی هم نموده. 

 

 

از بهر شادی ما، سید شدی تو بانی

با این مرام خوبت، کردی مرا روانی

 

تو خوب و خوشگل و ناز، باحال و دست و دلباز

الگوی کامل هر انسان اصفهانی

 

شهریه ات اگر کم، اصلا نمیخوری غم

انفاق میکنی باز، هر قدر می توانی

 

توو دل برو تر از تو، کس در جهان ندیده

هم خوش لباس و نازی، هم خوشگل و مامانی

 

بر ما تو از محبت، انداختی طنابی

هرجا که خاطرت خواست، ما را تو می کشانی

 

وصف تو را بخواندیم در دوم دبستان:

تو یار مهربانی دانا و خوش بیانی

 

تو دوستی هنرمند با سود و بی زیانی

پندم دهی فراوان البته این چنانی:

 

??دائم نشسته هستی، از کار خسته هستی

برخیز ای برادر، بر خود بده تکانی

 

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

تو میزبان شوی، من آیم به میهمانی??

 

هرچند خوش خیالی با فکر و با کمالی

در نظم و دقتت چون، مسئول کاروانی

 

خوابانده ای شتر را جای مناسب خود

آنقدر خوب و بی نقص، انگار ساربانی

 

دیروز همسر تو در شعرهای تو یافت

شش دلبر سیه چشم با ابروی کمانی

 

هستی تو عالمی خوب، فرزانه ای و محبوب

زیرا رها نمودی آن کارهای فانی

 

گر دشمنان بدانند خاصیت علومت

حتما ترور نمایند شخصیتت نهانی

 

در طنز هستی استاد_علامه پرنیان گفت _

در فقه خواندت اعلم، آقای سیستانی

 

در فقه اعلمی تو، محبوب عالمی تو

در امر مرجعیت، مقبول شیعیانی

 

از حیث اعلمیت چون تو کسی نباشد

تقریبا از زمان مرحوم مامقانی

 

در عرصه ی سیاست با هوش و با کیاست

حقا که برتری از مسعود بارزانی

 

 شیخی پر از فتوحی، سرشاری از خضوعی

معروف در جهانی با نام و با نشانی

 

دیروز توی تهران، در سالن وزارت

تجلیل شد ز تو ای شخصیت جهانی

 

فعال و پر توانی دائم تو شعر خوانی

با حافظی تو گویا، یک روح و جسم,ثانی

 

رفتی به "روم حافظ"، با شاعران ماضی

آنها ز تو نمودند تعریف آن چنانی

 

حافظ پیام دادت: ای مرد پر افاده

شبها بکن عزیزم بر روم دیده‌بانی

 

تا اینکه حرف زشتی، یا جمله‌ی درشتی

در شعرها نباشد ای ماه کهکشانی.

 

اما ز "روم حافظ" ترک گروه کردی

حالا به ما رسیدی، هی تکّه می پرانی

 

هرجا که توی ابیات، حرف رکیک دیدی

دادی به ما تذکر، تو البته لسانی

 

بر شعر ناقص ما چکش زدی تو دائم

باشد که تو همیشه چکش بدست مانی

 

گرچه به میهمانی، آرام و بی کلامی

با شعرهای بسیار اینجا تو میزبانی

 

عاشق به left هستی، از روم‌های بسیار

اما ز ترک این روم، گویا تو ناتوانی

 

از بس که با صفایی، آنقدر خوش صدایی

بهتر بود صدایت از حامد زمانی

 

گرچه ز رشت هستی، اما تو در کمالات

یادآوری کنی از، آن سید یمانی

 

یک عده می‌نمایند دائم به تو حسودی

پشت سرت همیشه غیبت کند فلانی

 

تو بانی خریدِ آن مخزن الشّراری

حامی بی بدیلِ هر شاعر جوانی

 

بعد از خرید فوراً، توی حساب استاد

واریز میکنی پول، خیلی سریع و آنی

 

ده روزه مهر گردون ما را نموده دلخون

با هدیه ات نمودیم احساس شادمانی

 

شرمنده تو هستیم ما دائما شب و روز

از بس که تو کریمی، از بس که مهربانی

 

این کارها در این عصر افسانه است و افسون

کادو نمیدهد کس در سایه ی گرانی

 

با حرکت قشنگت، غیر از ثواب بسیار

ترویج کرده ای تو روح کتاب خوانی

 

هر چیز را که داری، بخشیده ای و دیگر

چیزی نمانده از تو، جز پوست، استخوانی

 

بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردی

روزی بگیری حتما ترفیع سازمانی

 

وصف تو غیرممکن، شعرت سرودنی نیست

گفتیم هرچه اینجا، تو بیشتر از آنی

 

کار تو بس نکو باد، نامت همیشه در یاد

کاش احمدی بفهمد بهتر ز پرنیانی.

 

آقایان:عباس احمدی،سعید رجبی،محمدعلیان، محمد حسین مهدویان، سیدمحمد حسینی

خانمها:ملیحه رجائی،فاطمه رضوانی،سما روشنایی


ارسال شده در توسط بداهه سرایان