سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بداهه سرایان

 

چنان داغ است بازار عمل در کشور ایران

که هرکس را که می بینی دماغش را عمل کرده

 

پس از بینی و ابرو و لب و فک و سر و گونه

شنیدم آب بینی و بزاغش را عمل کرده

 

نه تنها فائزه کرده دماغش را عمل، حتی

دماغ هر که می آید سراغش را عمل کرده

 

سحر چشمان مشکی داشت اما زاغ شد با لنز

ولی امروز او چشمان زاغش را عمل کرده

 

عمل کردن چنان مد گشته که مش مرتضی خان هم

سم اسب و دم تنها الاغش را عمل کرده

 

کلاغی داشت سارا که صدای گربه سر میداد

عسل می گفت سارا هم کلاغش را عمل کرده!

 

چنان مد شد عمل کردن که همسایه دماغش را

و مش ممد لب اسب و الاغش را عمل کرده

 

برای آنکه راحتتر بپوشد جین چسبان را

شنیدم همسر جمشید، فاقش را عمل کرده

 

اگر میداد اجازه قافیه، آهسته میگفتم.

زن همسایه بشنیدم که ساقش را عمل کرده

 

کف پای زن مش مرتضی گه گاه میشد گرم

نماند از قافله جا، پای داغش را عمل کرده

 

پرایدی را گرفته همسرم دیروز تا تحویل

پلاکش را نچسبانده، چراغش را عمل کرده

 

 برای اینکه از این قافله او هم نماند جا

برادر شوهر مهناز باغش را عمل کرده

 

نکرده رحم حتی بر سگ پشمینه پوش خود

میو گوید بجای واق و واقش را عمل کرده

 

پریشب نوربالا بود ماشین زن هوشنگ

گمانم شوهرش رفته چراغش را عمل کرده

 

سحر بچه نمیخواهد به شرطی شوهرش باشم

خبر آرند کوری اجاقش را عمل کرده

 

زن حاجی کمالی هم ز روی چشم هم چشمی

نموده منزلش دوبلکس، طاقش را عمل کرده

 

سیاست با چماق و با هویجش باز در صحنه‌ست

ولی الآن هویجش را، چماقش را عمل کرده

 

جدایی درد بی درمان، ولی دیشب شنیدم او

که واتساپی شده درد فراقش را عمل کرده

 


ارسال شده در توسط بداهه سرایان