سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بداهه سرایان

آشکار و نهان تشکر کن

هم از این هم از آن تشکر کن

 

قالب شعر، چون از آنِ خداست

بسرا و بخوان، تشکر کن

 

با کمی مهربانی و لبخند

برو ای مهربان تشکر کن

 

ختم قرآن، و یا سرودن شعر

گه به این، گه به آن تشکر کن

 

نیست فرقی میان قالبها

با حقیقت بمان تشکر کن

 

تا نرفتی تو توی گونی زود 

از تمام سران تشکر کن

 

از همان بابکی که زنجانیست

از یل خاوران تشکر کن

 

از جناب عراقچی چون رفت

پای عهد لزان تشکر کن

 

همچنین از ظریف چون کرده

نرمش قهرمان تشکر کن

 

تا که یارانه ات نگردد قطع

با نمک ساز و نان، تشکر کن

 

شده دنبال قطع یارانه

نان و بنزین گران، تشکر کن

 

نرخ نان و نمک اگر بالاست

از رییس زمان تشکر کن

 

مسکن مهر را خراب نمود

مرد نامهربان تشکر کن

 

حاج قاسم چو تار و مار نمود

داعش و طالبان تشکر کن

 

چون که رفتیم توی نار جهیم

یاکه روض الجنان تشکر کن

 

گر که رفتی به شام و مهمانی 

از زن میزبان تشکر کن??

 

نان خانه، بدوش مرد بُوَد

بهر پخت از زنان تشکر کن

 

نان کنایه بود ز شام و خورش

بهر شام از زنان تشکر کن

 

گر که پختند از برایت مرغ

بهر خوردن ز ران تشکر کن 

 

محرم ار بود، نیست طوری، لیک

کم ز نامحرمان تشکر کن

 

من نگفتم بشین و لا...?? بزن 

گفتمش بهر نان تشکر کن

 

مرد گر بود غیرتی و عبوس

برو از کودکان تشکر کن

 

این تشکر کمی شده بودار

اصلا از مردشان تشکر کن

 

یاکه از بهر لج و لج بازی

رو تو از میهمان تشکر کن

 

رفتی و مانده است شستن ظرف

بهر شستن از آن تشکر کن

 

گر که دادند بر تو یک ماشین

تو برو هی بران تشکر کن

 

از پنیر مازولای پیتزا

نان شیرآوران تشکر کن

 

لحظه‌ای صبر کن کنار دلت

قدر او را بدان تشکر کن??

 

گر که لذت بری تو از پاییز

رو ز فصل خزان تشکر کن

 

من ندانم دلیل آن اما

از رم باستان تشکر کن

 

از رومانی و روس و آمریکا

سوریه، آلمان تشکر کن

 

روز مادر که هیچ، روز پدر

از زنت بی‌امان تشکر کن

 

روز زن رفت و روز مرد آمد

از گذار زمان تشکر کن

 

نه گرفتی، نه داده ای کادو

پس ز جنس گران تشکر کن

 

پایتخت 3 چون که شد آغاز

از همان مرزبان تشکر کن

 

آسمان جای بلبلان باشد 

تو ز اوازشان تشکر کن

 

در دلم گشته شور ها برپا

هم ز شورشگران تشکر کن

 

الف و نون جمع قافیه نیست

قافیه مثل "خان" ... تشکر کن

 

گفته ام گفته های خود را من

رفتم از این پلان تشکر کن

 

من که رفتم، بمان تو با دگران

تو هم از دیگران تشکر کن

 

شکر حق کر کنی سزاواری 

بروی در جنان ،تشکر کن

 

"سوی من لب چه می گزی که مگوی"

برو از عمه جان تشکر کن

 

گر که دیدی تو رستم دستان 

بهر گرز گران تشکر کن

 

طنز را کن رها و قافیه گیر 

بهر اشعارمان تشکر کن

 

بعد از آن قافیت رها بنما 

بهر آرام جان تشکر کن

 

حالیا کین چنین شده اشعار

از همه، این و آن، تشکر کن

 

سالروز تولدت چو رسید

تو هم از دوستان تشکر کن??

 

Yes, I love you, oh my God

از دبیر زبان تشکر کن

 

شیک و. باریک و تیز و امروزی

از دماغ مامان تشکر کن

 

چون سر زلف یار می جنبد

از نسیم وزان تشکر کن

 

گذر عمر را که دیدی از

جوی و آب روان تشکر کن

 

فال قهوه اگر نشد عالی 

از ته استکان تشکر کن

 

با کمی مهربانی و لبخند

برو ای مهربان تشکر کن

 

دزدی امروز برده مالت را؟

از زمین و زمان تشکر کن

 

وزن وهیکل چو نی لبک گشت از 

افسر پادگان تشکر کن

 

گر که اشعارمان شده زیبا

رو ز ابرو کمان تشکر کن

 

بیتها هیچ بار طنز نداشت

حال هی همچنان تشکر کن!!

 

لیک آید به جای خود ذوقم

پس گمانم ، همان تشکر کن

 

گر که آمد همی به چشمت خواب

از نوای شبان تشکر کن 

 

چون سرت گیج رفت و آمده است

وقت خواب گران، تشکر کن

 

خور خورت را ز دور می شنوم

بهر این صبرمان تشکر کن

 

گر که شد تر ز خنده چشم ترت

از همین بلبلان تشکر کن

 

پس از آن سوی رختخواب برو

مست و خُرحُر کنان تشکر کن

 

رفتی اما ز داغ رفتن تو

ناله رفت آسمان، تشکر کن

 

بهر خوابیدنت به شب آرام 

برو از مرزبان تشکر کن 

 

یار با ما و روم هم خالی

زین مکان و زمان تشکر کن

 

قافیه ها همه شده تکرار

"آنچنان"، "آن"، "زمان" تشکر کن

 

جرح و تعدیل چون که در پیش است

شده تکرار از آن، تشکر کن

 

چون تشکر زیاده از حد شد

فحش را جای آن تشکر کن??

کن

 

 

 

چاردیواری

 

 

پرنیانی اگر سرایی شعر

شده طبعت روان تشکر کن

 

پرنیان و نشاطی و ملکی

تا نگشتند آن(لاین)تشکر کن

 

از تقی زاده هم که ناپیداست

فارغ از دیگران، تشکر کن

 

سایه اش مستدام بر سرمان 

از مدیر این چنان تشکر کن

 

لایک های مدیر را کن نوش

شعر گوی و بخوان ، تشکر کن

 

 در نوشابه باز کرد مدیر

پس از او بی گمان تشکر کن

 

چون نظارت بکار ما دارد

روم شد گلْسِتان تشکر کن

 

اخم خود باز کن ، مدیر عزیز

خنده بر لب زنان ، تشکر کن

 

تا شود راضی آن مدیر رئوف

چند بیتی بمان، تشکر کن

 

وزنها گرچه درب و داغان است

چون مدیر است زان تشکر کن

 

فال اردیبهشت را چون گفت

از مدیر جوان تشکر کن

 

کارت پستال و کیک هم چون داد

در خصوصی ، ازآن تشکر کن

 

تا خَرَد سنگ شانس بهر شما

روز و شب بی امان تشکر کن

 

رفته تهران، شلوغ گشته سرش

از سعید زمان


ارسال شده در توسط بداهه سرایان